ادواردو
●● #ادواردو
●●نوشته #دانشگر_بهزاد
معرفی کتاب
قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمیبینی، یکجا به او برسد.
ثروتی معادلِ سه برابر درآمدِ نفتیِ ایران. میدانی یعنی چه؟!
یعنی سه برابر پول کشور نفتخیزمان، ریخته شود توی جیب یک نفر. فقط و فقط توی جیب یک نفر! اما… اما این شرط دارد. شرطش هم دست برداشتنِ ادواردو از ایمانش و اعتقادش بود. اما او از پیامبرش الگو گرفته بود و همچون رسول الله (ص) به مشرکان زمانهاش گفت: اگر صد برابرِ این ثروت را هم در دست من بگذارید دست از اسلامم و پیامبرم بر نمیدارم.
او میدانست این کارها به ضررش تمام میشود و آخرش او را میکشند، اما بارها به دوستانش گفته بود: من خود را برای شهادت آماده کردهام و میدانم روزی من را خواهند کشت!
خلاصه کنم. این کتاب خاطرات کوتاه از مردی است که دین و ایمانش را به دنیا و مظاهرش نفروخت.
مردی که ثابت کرد میشود در درّهٔ گناه بود، اما زنجیرهای شیطان را پاره کرد و تا اعلی علّیین بهشت پرواز کرد.
مردی که بزرگترین آرزویش این بود که تا وقتی زنده است امام زمانش ظهور کند و از یارانش شود.
